محل تبلیغات شما

شیر اندر آتش و در خشم و شور

دید کان خرگوش می‌آید ز دور

می‌دود بی‌دهشت و گستاخ او

خشمگین و تند و تیز و ترش‌رو

کز شکسته آمدن تهمت بود

وز دلیری دفع هر ریبت بود

چون رسید او پیشتر نزدیک صف

بانگ بر زد شیرهای ای ناخلف

من که پیلان را ز هم بدریده‌ام

من که گوش شیر نر مالیده‌ام

نیم خرگوشی که باشد که چنین

امر ما را افکند او بر زمین

ترک خواب غفلت خرگوش کن

غرهٔ این شیر ای خرگوش کن

 

مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول

هر مرغ کز آشیان ما جست

ترک خواب غفلت خرگوش کن

برای زخم ناسور دل خویش

خرگوش ,شیر ,ز ,غفلت ,ای ,خواب ,خواب غفلت ,غفلت خرگوش ,خرگوشی که ,مالیده‌امنیم خرگوشی ,نر مالیده‌امنیم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه شهید مطهری رامشیر متن. عکس